علی و آرش پس از ناکامی در برنامهنویسی، تصمیم
گرفتند این کار را کنار بگذارند. آنها پس از جستوجوی بسیار شغلی سادهتر از
نگهبانی یک پارکینگ طبقاتی پیدا نکردند! هر روز صبح ساعت 6، علی درب پارکینگ را
باز میکند. او هر ساعت یک پیامک به آرش (که در جای دیگری مشغول کار است) میزند و
با نوشتن دو عدد به او اطلاع میدهد در یک ساعت گذشته چند خودرو وارد پارکینگ و
چند خودرو خارج شدهاند. پس از 18 ساعت، در ساعت 12 شب علی آخرین پیامک را نیز میفرستد.
در این زمان آرش وظیفه دارد تعدادی «جرثقیل خودروبر» به پارکینگ بفرستد تا
خودروهای باقی مانده در پارکینگ را خارج کنند، ولی خودش حوصلهی محاسبهی تعداد
جرثقیلهای مورد نیاز را ندارد. بنابراین به فکر نوشتن یک برنامه میافتد (که آن را هم طبیعتاً خودش بلد نیست!) تا از
روی پیامکها تعداد خودروهای باقی مانده در پارکینگ را محاسبه کند.
## **ورودی**
36 عدد صحیح در خطوط جداگانه که به ترتیب نشاندهندهی تعداد
خودروهای واردشده در ساعت اول، تعداد خودروهای خارجشده در ساعت اول، تعداد
خودروهای واردشده در ساعت دوم، تعداد خودروهای خارجشده در ساعت دوم و ... است.
## **خروجی**
یک عدد صحیح که نشاندهندهی تعداد خودروهای باقیمانده در پارکینگ است.