لینک‌های مفید برای شرکت در مسابقه:

حسنی نگو عکاس بگو


  • محدودیت زمان: ۱ ثانیه
  • محدودیت حافظه: ۲۵۶ مگابایت

می‌توانید شعر زیر را نخوانید و تاثیری در فهم سوال ندارد.

توی ده شلمرود

حسنی تک و تنها بود

حسنی نگو بلا بگو

تنبل تنبل‌ها بگو

موی بلند، روی سیاه

ناخن دراز، واه و واه و واه

نه فلفی، نه قلقلی

نه مرغ زرد کاکلی

هیچکس باهاش رفیق نبود

تنها روی سه پایه، نشسته بود تو سایه

باباش می‌گفت: حسنی میای بریم حموم؟

«نه نمیام، نه نمیام»

سرت رو می‌خوای اصلاح کنی؟

«نه نمی‌خوام، نه نمی‌خوام»

کره الاغ کدخدا

یورتمه می‌رفت تو کوچه‌ها

«الاغه چرا یورتمه میری؟»

«دارم می‌رم بار ببرم

دیرم شده عجله دارم»

«الاغ خوب و نازنین

سر در هوا سم بر زمین

یالت بلند و پرمو

دمت مثال جارو

یک کمی به من سواری میدی؟»

«نه که نمی‌دم»

«چرا نمی‌دی؟»

«واسه این که من تمیزم

پیش همه عزیزم اما تو چی؟

موی بلند، روی سیاه

ناخن دراز، واه و واه و واه!»

غازه پرید تو استخر

«تو اردکی یا غازی؟»

«من غاز خوش زبانم»

«میای بریم به بازی؟»

«نه جانم»

«چرا نمیای؟»

«واسه این که من

صبح تا غروب

میون آب، کنار جو

مشغول کار و شستشو

اما تو چی؟

موی بلند، روی سیاه

ناخن دراز، واه و واه و واه»

در وا شد و یه جوجه

دوید و اومد تو کوچه

جیک‌جیک‌کنان

گردش‌زنان

اومد و اومد پیش حسنی

«جوجه کوچولو

کوچول موچولو

میای با من بازی کنی؟»

مادرش اومد «قدقدقدا

برو خونتون تو رو به خدا

جوجه‌ی ریزه میزه

ببین چقد تمیزه؟

اما تو چی؟

موی بلند، روی سیاه

ناخن دراز، واه و واه و واه»

حسنی با چشم گریون

پا شد و اومد تو میدون

«آی فلفلی، آی قلقلی

میاین با من بازی کنین؟»

«نه که نمیایم»

«چرا نمیاین؟»

فلفلی گفت:

من و داداشم و بابام و عموم

هفته‌ای دو بار میریم حموم

اما تو چی؟

قلقلی گفت: نگاش کنین

موی بلند، روی سیاه

ناخن دراز، واه و واه و واه

حسنی دویید پیش باباش

«حسنی میای بریم حموم؟»

«میام، میام»

«سرتو میخوای اصلاح کنی؟»

«میخوام، میخوام»

حسنی نگو یه دسته گل

تر و تمیز و تپل مپل

الاغ و خروس و جوجه غاز و ببعی

با فلفلی با قلقلی با مرغ زرد کاکلی

حلقه زدن دور حسن

الاغه می‌گفت:

اگر کاری نداری

بریم الاغ سواری

خروسه می‌گفت:

قوقولی قوقو، قوقولی قوقو

هر چی میخوای، فوری بگو

مرغه می‌گفت:

حسنی برو تو کوچه

بازی بکن با جوجه

غازه می‌گفت:

حسنی بیا با همدیگه بریم شنا

توی ده شلمرود

حسنی دیگه تنها نبود!


بعد از این که حسنی تمیز شد و با همه بازی کرد، همه دور هم جمع شدند و از بابای حسنی خواستند که ازشون عکس بگیره. ولی وقتی بابای حسنی اومد، فهمیدند که حداکثر kkتاشون درون یه عکس جا می‌شوند. بابای حسنی گفت: «خب حالا عیبی نداره، kkتا kkتا بیایید ازتون عکس می‌گیرم.»

مرغه گفت: «این‌طوری که نمی‌شه، من می‌خوام با جوجه‌هام توی یه عکس باشم.»

الاغه گفت: «تازه من هم می‌خوام با خروسه توی یه عکس باشم. اگه این‌طوریه، من اصلا عکس نمی‌گیرم.»

بابای حسنی یه ذره مِن‌و‌مِن کرد و گفت: «خب عیبی نداره. شما بیایید توی یه صف وایسید، بعد هم تا جایی که جا شدید می‌آیید توی عکس»

بالاخره اهالی ده شلمرود تصمیم گرفتند که به nnتا دسته تقسیم بشوند و توی دسته‌ی iiام aia_iنفر بودند که می‌خواستند با هم عکس بگیرند. حالا بابای حسنی از شما می‌پرسد که حداقل باید چند تا عکس بگیرد تا همه در یک عکس افتاده باشند.

در هر عکسی که بابای حسنی می‌گیرد یک بازه پشت سر هم از دسته‌ها می‌توانند حضور داشته باشند که جمع اعضای این بازه باید حداکثر kk باشد.

در واقع شما یه آرایه‌ی nnتایی دارید و باید بگید حداقل mm چقدر هست که بتوان آرایه‌ را به mm بازه تقسیم کرد که مجموع اعداد هر بازه حداکثر kk باشد.

توجه کنید که بازه به دنباله‌ای متوالی از اعضای یک آرایه گفته می‌شود.

ورودی🔗

ورودی شامل دو خط است. در خط اول به ترتیب ابتدا nn تعداد گروه‌ها و سپس kk حداکثر ظرفیت یک عکس به شما داده می‌شود.

در خط دوم nn عدد به شما داده می‌شود که عدد iiام آن‌ها، aia_i است.

1n,k100 000 1 \le n, k \le 100\ 000

0aik0 \le a_i \le k

خروجی🔗

خروجی برنامه شامل یک عدد صحیح است، حداقل تعداد عکس‌هایی که پدر حسنی باید بگیرد.

مثال🔗

ورودی نمونه ۱🔗

5 4
3 4 1 2 2
Plain text

خروجی نمونه ۱🔗

4
Plain text

بازه‌ها به صورت {3},{4},{1,2},{2}\{3\}, \{4\}, \{1, 2\}, \{2\} خواهند بود. یک جواب دیگر برای این مثال {3},{4},{1},{2,2}\{3\}, \{4\}, \{1\}, \{2, 2\} است.

ورودی نمونه ۲🔗

5 8
3 4 1 2 2
Plain text

خروجی نمونه ۲🔗

2
Plain text
ارسال پاسخ برای این سؤال
در حال حاضر شما دسترسی ندارید.