خانه توسعهدهنده توسعهدهنده موفق سندرم ایمپاستر چیست و چگونه بر آن غلبه کنیم؟
سندرم ایمپاستر چیست و چگونه بر آن غلبه کنیم؟
آیا فکر میکنید برای کاری که انجام میدهید فاقد صلاحیت هستید؟ آیا خودتان را بهخاطر اشتباهات ساده سرزنش میکنید؟ یا شاید در جلسات کاری سردرگم میشوید، زیرا نیمی از فناوریهایی که سایر توسعهدهندگان درمورد آنها صحبت میکنند را نمیدانید و بدتر از همه، دائماً احساس میکنید که از فریمورک یا زبان داغ روز دورتر و دورتر میشوید. خبر خوب این است که شما تنها نیستید. به این احساساتِ منفی که بسیار رایج نیز هستند سندرم ایمپاستر (Imposter Syndrome) میگویند: احساس دائمی اینکه بهاندازهی کافی خوب نیستید یا دانش کافی برای اینکه کار خود را بهخوبی انجام دهید، ندارید.
هرکسی این احساسات را در مقطعی از زندگی خود تجربه کرده است؛ چه شخصی و چه حرفهای و نهفقط در توسعهی نرمافزار. با این حال سندرم ایمپاستر در بین افراد فعال در حوزهی تکنولوژی و توسعهی نرمافزار شیوع بیشتری دارد. صنعت فناوری حوزهای است که دائماً در حال گسترش و تکامل است و هر روز تکنولوژیها و ابزارهای جدیدی عرضه میشود. بنابراین برنامهنویسان برای بهروز بودن در چنین حرفهی سریع و پررقابتی اغلب فشار زیادی را تجربه میکنند. شاید یکی دیگر از دلایلی که توسعهدهندگان نرمافزار بیش از دیگران سندرم ایمپاستر را تجربه میکنند، تصور غیرواقعی از افراد در حوزهی فناوری باشد. غولها، کارآفرینان و رهبران موفقِِ این حوزه اغلب بهعنوان افرادی فوقالعاده باهوش، خلاق و آگاه به تصویر کشیده شدهاند. بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از برنامهنویسان تصور کنند که هرگز نمیتوانند به یک توسعهدهندهی سطح بالا تبدیل شوند.
فهرست مطالب
Toggleچگونه بر سندرم ایمپاستر غلبه کنم؟
تصور نادرست از استعدادی که پیشنیاز توسعهدهندگان است و فشار برای بهروزماندن با تکنولوژیها و ترندهای روز، میتواند شما را به تمرکز روی چیزهایی که نمیدانید سوق داده و احساس بیکفایتی را در شما تقویت کند. بهزودی شما قربانی سندرم ایمپاستر خواهید شد، احساس یک فریبکار به شما دست میدهد و شروع به کار سخت و طولانی خواهید کرد، روی جزئیات کوچک وسواس به خرج داده و دستاوردهای خود را کماهمیت جلوه میدهید. حتی ممکن است بهجای مهارت و دانش، موفقیت خود را مدیون شانس یا تصادف بدانید. نکاتی که در ادامه آمدهاند به شما کمک میکنند تا بتوانید احساسات خود را مدیریت کرده و بر سندرم ایمپاستر غلبه کنید.
با احساس ناآگاهی راحت باشید
بپذیرید که سندرم ایمپاستر هرگز از بین نمیرود. نکتهی اصلی سندرم ایمپاستر این است که شما همکاران خود را در حال دستوپنجه نرم کردن با چالشها نمیبینید و فقط دانستههای خود را با آنچه فکر میکنید دیگران میدانند مقایسه میکنید. درست مانند مقایسهی زندگی خود با دیگران در فیسبوک و اینستاگرام؛ شما تنها تعطیلات، اتومبیل، خانه و تلفن همراه و روابط دیگران را میبینید و یک بخش ایدئال از زندگی آنها را با کل زندگی خود مقایسه میکنید.
این ماهیت سندرم ایمپاستر است. شما تنها موفقیت و هوش دیگران را میبینید و بعد خود را به خاطر نداشتن آن میزان موفقیت یا هوش، یا ندانستن تکنولوژیهایی که آنها میدانند سرزنش میکنید. در دنیای برنامهنویسی، چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد. بنابراین تمرکز بر نقاط ضعف و آنچه هنوز باید یاد بگیرید قابلدرک و طبیعی است. اما واقعیت این است که شما هرگز در صنعت تکنولوژی و توسعهی نرمافزار متخصص نخواهید شد. همیشه زبانها، فرایندها یا تکنولوژیهای جدیدی برای یادگیری وجود خواهد داشت، همیشه کسی وجود خواهد داشت که چیزی را بداند که شما نمیدانید، و همیشه کسی وجود خواهد داشت که توسعهدهندهی بهتری باشد.
ممکن است احساس کنید که این تفکر ناامیدکننده است، اما در واقع بسیار رهاییبخش است. این نوع مواجهه با ضعفها به شما کمک میکند تا بتوانید روی بهبود مهارتها، رشد و آنچه قابلکنترل است تمرکز کنید و بپذیرید که هرگز نقطهای وجود نخواهد داشت که در آن کاملاً آگاه و آسودهخاطر باشید. بنابراین با احساس ناراحتی و ناآگاهی راحت باشید، نادانی خود را بپذیرید و از آن برای رشد بیشتر استفاده کنید، نه شک و تردید.
ذهنیت رشد را بپذیرید
اغلب ما با این باور بزرگ شدهایم که هوش تعیینکنندهی موفقیت ما است. افرادی که این ذهنیت را دارند، شکستها را بازتابی از فقدان هوش خود میدانند و تصور میکنند که اگر موضوعی را متوجه نشدند، به این دلیل است که بهاندازهی کافی باهوش نیستند. اما Carol Dweck در کتاب خود به نام Mindset: The New Psychology of Success نشان میدهد که یادگیریِ بسیاری از چیزها ذاتاً دشوار است و فرایند یادگیری چیزی است که شما را باهوشتر میکند. او از «ذهنیت رشد» صحبت میکند و موانع را بهعنوان فرصتهایی برای یادگیری و پیشرفت معرفی میکند.
همان طور که برای قویتر شدن یا سریعتر دویدن، باید ورزش کنیم تا بتوانیم تواناییهای فیزیکی خود را گسترش دهیم، برای یادگیری نیز باید همین کار را انجام دهیم. تنها با کارکردن در شرایط دشوار است که میتوان واقعاً رشد کرد. درست مانند بلندکردن وزنههای سنگینتر یا دویدن، درگیرشدن با چالشهای فکری به شما یاد میدهد که چگونه با موقعیتهای سختتر در آینده مواجه شوید.
اساساً احساس بیکفایتی علامتی است که نشان میدهد به چالش کشیده شدهاید. برای اینکه واقعاً یک توسعهدهندهی عالی شوید، باید آن چالش را پذیرفته و به آن بهعنوان فرصتی برای یادگیری، بهبود و رشد نگاه کنید. مهم نیست که چقدر خوب هستید، چیزی که اهمیت دارد این است که چقدر میخواهید خوب باشید. بهجای اینکه چالشها و موقعیتهای دشوار را بهعنوان دلیلی برای ناکافیبودن ببینید، به آنها بهعنوان راهی برای بهبود و پیشرفت نگاه کنید.
دستاوردهای خود را زیر نظر بگیرید
فکر کردن به دستاوردها و موفقیتها میتواند به شما یادآوری کند که تا اینجا چه مسیری را طی کردهاید. این کار به تعادل گفتوگوهای درونی مثبت و منفی که در واقع منشأ سندرم ایمپاستر است کمک میکند. یکی از راههای مناسب برای انجام این کار این است که در پایان هر ماه، همهی دستاوردهای آن ماه را به دفترچهی دستاوردهای خود اضافه کنید. حتی اگر در چیزی شکست خوردید یا کاری خارج از محدودهی آسایش خود انجام دادید، آن را یادداشت کرده و به آن بهعنوان یک تجربهی رشد نگاه کنید.
علاوه بر ثبت دستاوردهای ماهانه خود، چند دقیقه وقت بگذارید و به دستاوردهای گذشتهی خود فکر کنید و هرکدام که فراموش کردهاید را به دستاوردهای قبلی خود اضافه کنید. همچنین، دستاوردها و موفقیتها را فقط یادداشت نکنید و بهدقت درمورد آنچه که رخ داده و احساستان نسبت به آنها فکر کنید. این تمرین یک مزیت دیگر نیز دارد. میتوانید از یادداشتهای تهیهشده برای تقویت رزومه یا صفحهی لینکدین خود استفاده کنید.
درمورد عملکرد خود با مدیرتان صحبت کنید
یکی از بهترین کارهایی که میتوانید برای غلبه بر سندرم ایمپاستر انجام دهید این است که از ذهن خود بیرون بیایید. مدیر شما فردی است که بر کار شما نظارت دارد. بنابراین دریافت بازخورد و نظر آنها درمورد عملکرد شما میتواند دیدی واقعبینانه از مهارتها، بهروری و اثربخشی شما ایجاد کند. میتوانید در جلسات یکبهیک با مدیر خود درمورد موارد زیر صحبت کنید:
- به نظر مدیر شما، شما چه کاری را بهخوبی انجام میدهید؟
- آیا مورد خاصی وجود دارد که آنها احساس کنند باید در کوتاهمدت روی بهبود آن کار کنید؟
- چه اهداف بلندمدت (3 تا 6 ماه) قابلاندازهگیری میتوانید تعیین کنید؟
هنگامی که اهدافی را تنظیم کردید، در جلسات منظم، پیشرفت خود را با مدیرتان در میان بگذارید و از آنها کمک بگیرید. ممکن است با تغییر شرایط، اهداف شما نیز تغییر کنند. بنابراین از اصلاح یا تغییر اهداف نترسید.
بهترین روش یادگیری خود را کشف کنید
هرکسی یک روش یادگیری را به سایر روشها ترجیح میدهد و معتقد است با آن روش بهتر یاد میگیرد. استفاده از بهترین سبک یادگیری میتواند با القای اعتمادبهنفس، شما را از سندرم ایمپاستر دور کند. بنابراین سعی کنید بهترین روش و منابع یادگیری که بهترین نتیجه را درمورد شما دارد کشف کرده و از این خودشناسی برای رشد دانش و اعتمادبهنفس خود استفاده کنید.
ممکن است علاقهمند باشید: جهنم آموزش یا چگونه توسعهدهنده نشویم
بهترین شیوهی یادگیری برای بسیاری از توسعهدهندگان، یادگیری در حین انجام پروژههای موجود در کتابها، دورهها و یا پروژههای شخصی است. همچنین اگر بتوانید پروژهای ایجاد کنید که شخصاً به آن علاقهمند هستید، این علاقه میتواند به شما کمک کند تا راحتتر از موانع و چالشهایی که با آنها روبهرو خواهید شد، عبور کنید.
برای خود اهداف شغلی ترسیم کنید
یکی از مهمترین دلایل سندرم ایمپاستر میتواند ناشناختهبودن مسیر حرفهای آیندهی افراد باشد. بنابراین باید برای خود اهدافی را تعیین کرده و مسیر شغلی خود را برنامهریزی کنید. بهجای اینکه روی نحوهی یادگیری خود تمرکز کنید، به این فکر کنید که در نهایت میخواهید چه کاری انجام دهید، یا برای کدام صنعت، فناوری، زبان یا شرکت میخواهید کار کنید. سپس با بررسی الزامات شغلی که قصد دارید در آینده آن را دنبال کنید و از طریق صحبت با توسعهدهندگانی که در موقعیت شغلی موردنظر شما هستند، مهارتهای موردنیاز را پیدا کرده و روی آنها کار کنید.
بهعنوان مثال، فرض کنید که علاقهمند هستید بهعنوان یک توسعهدهنده iOS استخدام شوید. سعی کنید با توسعهدهندگان iOS ارتباط برقرار کرده و با آنها درمورد شغلشان صحبت کنید. از آنها بپرسید که از چه زبانها، ابزارها و فریمورکهایی استفاده میکنند و به شما توصیه میکنند که چه تکنولوژیهایی را یاد بگیرید و از چه منابعی برای یادگیری استفاده کنید. میتوانید از آنها بپرسید که اگر چند ماه فرصت داشته باشند تا شما را برای تبدیلشدن به یک توسعهدهندهی iOS جونیور در شرکتشان آماده کنند، چهچیزهایی را به شما میآموختند. شما همچنین میتوانید آگهیهای شغلی مرتبط با توسعهی iOS را جستجو کرده و ببینید که استخدامکنندگان بهدنبال چه زبانها و تکنولوژیهایی هستند. درنهایت با استفاده از این داده، برنامهای برای تقویت دانش و مهارتهای خود ایجاد کنید. داشتن این برنامه به شما کمک میکند تا از سردرگمی خارج شده و از یادگیری مواردی که اهمیتی در آیندهی شغلی شما ندارند صرفنظر کنید.
یکی از جنبههای ناخوشایند سندرم ایمپاستر این است که شما هرگز بهصورت کامل از آن فاصله نمیگیرید، حتی اگر یک توسعهدهندهی سینیور با سالها تجربه باشید. تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که سعی کنید آن را کنترل و مدیریت کنید. شروع به کنترل سندرم ایمپاستر در اوایل حرفهی برنامهنویسی یکی از بهترین راهها برای کاهش تأثیر آن بر شما در آینده است.
هر زمان که احساس میکنید بهاندازهی کافی بهرهوری ندارید یا بهاندازهی کافی سریع کارها را پیش نمیبرید، به این فکر کنید که چرا چنین احساسی دارید و درمورد تمام دلایل احتمالی فکر کرده و ببینید که آیا افکار و احساسات شما درست هستند یا خیر. همچنین روش یادگیری خود را ارزیابی کرده و ببینید که آیا یادگیری بهینهای دارید یا فقط سعی میکنید که برنامهی یادگیریتان شلوغ و بهینه به نظر برسد. یکی دیگر از مهمترین توصیهها برای غلبه بر سندرم ایمپاستر این است که سعی کنید نسبت به یادگیری و رشد، ذهنیت درستی داشته باشید و به کار بهعنوان فرصتی برای رشد و بهبود نگاه کنید. تمرکز بر بهبودِ طرز فکر شما درمورد رشد و یادگیری، همراه با جلسات منظم با مدیران، اضطراب و هراس ناشی از سندرم ایمپاستر را تا حد زیادی کنترل خواهد کرد.